- متداخل شدن
- متداخل گردیدن: همخلیدن داخل شدن چیزی در چیزی
معنی متداخل شدن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
روزندار شدن دارای خلل و فرج گردیدن: یا از قبل آن بود که سرما آتش را بکشد پس هوا شود و روشن بشود یا از قبل آن بود که لطیف شود و متخلخل شود و دودی از وی بشود پس نادیداری شود
از کاری روی بر تافتن و بکار دیگر مشغول شدن
گراینیدن
درآمدن، اندر آمدن، دخول، وارد شدن